نام کاشمر و ترشیز در طول تاریخ دستخوش تغییرات شدهاست:
- کشمر، کیشمر، کشمار و کاشمر
- در سال8/5/1313 ه.ش از ترشیز به کاشمر تغییر نام یافت.
موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای طبیعی
شهرستان کاشمر با دو بخش مرکزی و کوه سرخ، و به مرکزیت شهر کاشمر مساحتی در حدود ۳۳۹۰ کیلومتر مربع از استان خراسان رضوی را اشغال نموده است. این شهرستان از غرب با خلیل آباد، از شمال و شمال غربی با نیشابور، سبزوار و بردسکن، از شرق و شمال شرقی با تربت حیدریه و از جنوب و جنوب غربی با گناباد هم جوار است. شهرستان کاشمر دارای دو منطقه کوهستانی کوه سرخ در شمال و ارتفاعات فغان بجستان در جنوب و منطقه ای کویری و خشک در غرب و جنوب و جلگه ای حاصلخیز در محدودهٔ حومه شهر و قصبات آن می باشد. آب و هوای شهرستان کاشمر خشک و نیمه خشک است.
علت وجودي شهر كاشمر
از منابع تاريخي چنين بر مي آيد كه جاي گاه نخستين كاشمر درغرب شهر كنوني در محلي به نام كشمر بوده است پيشينه ي آن به دوران پارت ها ميرسد.پس ازحمله ي اعراب و ويرانيهاي شگرفي كه به همراه داشت،مردم كشمربه ناحيه اي كه امروز به خيابان سلطانيه معروف است كوچ كردند و درحدفاصل سلطانيه وقريه ي فيض آباد كه به شهر كهنه (خيابان17شهريوركنوني) معروف است مسكن گزيدند.به هرحال كاشمر شهري است كه هزاران سال را فراپشت نهاده است وبسياري از ادوار واحوال رابه خودديده است »بايد دانست كه نقش عوامل طبيعي درمكان گزيني شهر ودوام و بقاي آن اهميتي به سزا دارد .چرا كه شهرهايي درطول تاريخ ايران باقيمانده اند كه از مزايايي چون:واقع شدن درپاي كوهها ويادر حوضه هاي ميان كوهستاني ،دسترسي به منابع آب (عمدتاً قنات)،پس كرانه هاي نسبتاًحاصلخيزوجاده هاي تجاري باستاني برخورداربوده اند. درمورد شهر كاشمر اختصاصاً وضعيت توپوگرافي منطقه ،دشت را محلي مناسب براي تجمع سكونت گاههاي انساني ساخته است مهمترازآن دسترسي به منابع آب مي تواند نمونه اي روشن برپيدايش و گسترش شهرودوام آن باشد ازمهمترين قنات هاي شهر كاشمر مي توان به سلطانيه وفيض آباد اشاره كرد .اين دو در محلات قديمي شهر كه هسته ي اوليه ي آن به حساب مي آيند،جريان داشته اند.
ساخت و بافت شهر
به طوركلي ازنظر خصوصيات مشترك مي توان3 نوع بافت شهري دركاشمر تشخيص داد.
»» بافت قديم وسنتي كاشمر
شهر كاشمرتا پيش ازسال 1355ساختاري سنتي داشت.خصوصيات فيزيكي آن باتوجه به اصول وگرايش هاي حاكم برچگونگي شكل گيري اغلب شهرهاي ايران استوار بود .بافت سنتي شهر كاشمر تحت تاثير سازگاري باشرايط اقليمي ،داشتن روابط نزديك مردم درهمسايگي ، همكاري وتمهيدات امنيتي ،داراي ساختاري متراكم وقلعه اي بوده واز عناصر زير تشكيل شده بود :
1- محلات شهر
2- بازار ومعابر اصلي
3- ارگ شهر
4- حصار وباروهاي شهر ودروازه هاي آن
بزرگترين وفعال ترين محله ي كاشمر ،شهر كهنه بوده ،كه بيشتر آن درجنوب بازار قديم وخيابان 17شهريور كنوني قرار داشته است .گرداگردآن را بارو وخندق فراگرفته بود .محله شهرنو همان گونه كه ازآن پيداست درپي توسعه شهر كهنه بوجودآمده ودرمركز آن مسجد جامع بنا شده است .ازنظر بافت وجوه مشتركي با محله شهركهنه دارد.قطعات زمين درشهركهنه ونو داراي بافت منظم وبسيار كوچك وفشرده است.خانه ها بيشتر يك طبقه وداراي صحن حياط مي باشند. مصالح مصرفي در آن ها خشت خام وآجر با سقف هاي چوبي وطاق گهواره اي هستند . شايان گفت است كه فشردگي بافت هاي شهر سنتي از جمله كاشمر علاوه بر پاسخ گويي به شرايط نامساعد اقليمي مزاياي ديگري را نيز دربرداشته است .ازجمله:كاهش قابل توجه شبكه ي ارتباطي وحمل ونقل شهري ،به حداقل رساندن مصرف انرژي بابه كارگيري نيروهاي طبيعت مثل سيستم هاي انفعال خنك كنندگي (بادگيرها) استفاده از زمين باقي مانده براي كشاورزي ،پيوندهاي اجتماعي .ونهايتاً حفاظت ازمحيط زيست مجموعه ي بازار نيزدر مسير دروازه هاي مهم شهر يعني دروازه ي تربت وسبزوار قرار داشته وبخشي از بافت اصلي شهر را تشكيل مي داده است .
بافت استقرار روستايي قديم:
در مراحل بعدي توسعه ،قريه هاي نزديك به هسته ي اوليه يعني فيض آباد وسلطان آباد تقريباً به شهر متصل شده اند .اين بخش از توسعه داراي بافت روستايي محله ي فيض آباد كه قريه ي فيض آباد را به شهر متصل ساخته ومحله ي نوكه در امتداد جاده ي تربت حيدريه بنا شده پس از نابودي بارووخندق شهر ساخته شد وكم كم به شهر وصل شده اند شيوه ي ساختمان خانه ها با شهرنو چندان متفاوت نيست ،بااين تفاوت كه فاقد نظام وسلسله مراتب شهري وبخصوص تشكل سازمان يافته است .اين قسمت ازتوسعه ي شهري كه درحد فاصل زمان قديم وتوسعه ي سال هاي اخير قرار گرفته ،مرحله اي ازهرج ومرج شهر ي را نشان مي دهد كه نظام ساختاري آن برمبناي امتداد خيابان ها ميباشد و متأثر از فعاليت اندام هاي عمل كردي شهر مانند بازار يا بناهاي مذهبي و غيره نيست بافت اين محلات نسبت به شهر كهنه بازتر بوده و از تراكم شهري كمتري برخوردار است كه بيشتر متاثر از يك بافت روستايي است و مزارع و باغها در حواشي اين ناحيه قرار دارد .
بخش توسعه يافته و جديد شهر
توسعه و گسترش شهر از سال 1347 به بعد بيش تر به صورت افقي و در امتداد خيابان هاي اصلي شهر در مسير شرق-غربي و يا شمالي ، جنوبي بوده است . بيشتر فعاليت هاي تجاري و بازرگاني و ديگر فعاليت هاي عمده ي شهري در امتداد محورشرقي ـ غربي متمركز شده است .شبكه بندي و احداث خيابان هاي جديد با وجود تبعيت از محدوده ي اراضي كشاورزي به جهت اهميت دسترسي اتومبيل ، بيش تر داراي نظم هندسي هستند ساختمان سازي بيش تر تقليدي از شيوه هاي متداول در شهرهاي بزرگ است ، كه عملكردي ضعيف و ناهم گون با ديگر نقاط شهري دارد . اين معماري كه براساس معماري سنتي و بومي منطقه ساخته نشده ، جواب گوي نيازمندي هاي اقليمي منطقه نيست . هر چه به طرف شمال پيش مي رويم و به آب وهواي كوهپايه اي نزديك تر مي شويم .گسترش شهر به آن سمت بيش از ساير نقاط مشاهده ميكنيم بيشتر ساكنان اين منطقه را كارمندان دولت و شاغلين امور اداري تشكيل مي دهند . به عبارتي شهر جديد بخش رشد يافته ي خارج از شهر قديمي است كه شهر سنتي را احاطه كرده و در اطرا ف آن گسترش مي يابد . اين قسمت ها شديدا با شهر قديمي در تضاد است . به طوري كه شهر جديد در يك ناحيه بزرگ و به صورت غير متراكم با خيابان هاي عريض گسترش يافته است واغلب براساس يك الگوي شبكهاي (شطرنجي) انتظام يافته است.
طرح و نقشه ي معابر و شبكه ي ارتباطات شهري
تمايل شديد به حفظ خلوت وحريم خصوصي و آسايش در واحد هاي مسكوني موجب شده است تا شهر هاي صنعتي ايران به دو بخش اصلي (عمومي و خصوصي)تقسيم شوند .مجموعهي بازار و تمام فضاهاي مربوط به آن مركزحيات جمعي را تشكيل مي داد . جايي كه فعاليت هاي عمومي و اجتماعي در آن انجام مي گرفت . مناطق مسكوني ، بخش خصوصي شهر را تشكيل مي داد،همان جا كه جوي آرام و امن داشت . در بافت قديم شهر كاشمر نيز مهم ترين شبكه ي ارتباطي ، بازار قديم بوده كه در محل ميدان مركزي (كنوني )شهر قرار داشته است . از ديگر معابر شهري مي توان به كوچه هاي باريكي اشاره داشت كه محلات مسكوني را به بازار مربوط مي كرده است . شبكه ي معابر در اين نوع بافت پر پيچ و خم و طولاني با بن بستهاي فراوان است . در مراحل بعدي توسعه ، خيابان ها ساخته شد . از اولين خيابان هاي شهر ميتوان به خيابان ها ي امام و مدرس اشاره داشت . ساخت و ساز هاي جديد بر روي قسمتهايي از بازار قديم بنا گرديد كه باعث از بين رفتن بازار قديمي و دگرگوني چهرهي محلات قديمي شهر گرديد شبكه ي خيابان هاي اصلي كنوني شهر به صورت دو مسير ممتد و نسبتا طولاني است كه همديگر را قطع مي كنند . محل اصلي تقاطع ، مركز شهر (ميدان انقلاب) است. بدين ترتيب چهار خيابان اصلي تشكيل مي گردد . خيابان شمالي آن امام خميني ، جنوبي 17 شهريور ، شرقي قائم و غربي مدرس ناميده مي شود. ساير خيابان ها به اين چهار خيابان منتهي مي شود به طوري كه مسافران روستا هاي شمالي (بخش كوه سرخ) براي رسيدن به مركز شهر بايد مسير خيابان خرمشهر و امام را طي كرده و مسافران جنوبي مسير خيابان 17 شهريور را بپيمايند . ضمن اينكه جهت دست يابي به مركز شهر مسافران روستاهاي شرقي (بالا ولايت ) مسير خيابان قائم و مسافران روستاهاي غربي (پايين ولايت ) مسير خيابان مدرس را طي ميكنند . شايان ذكر است كه روستايياي مهاجر عمدتا براي سكونت همان خياباني را برميگزينند كه به روستاي زادگاهشان منتهي ميشود . علاوه بر خيابان هاي اصلي چندين خيابان فرعي وجود دارد كه عبارتند از :
1- خيابان هاي فرعي مشعب از خيابان 17 شهريور
الف- خيابان رازي
ب- خيابان شهيد ترابي
2- خيابان هاي فرعي منشعب از خيابان شهيد مدرس
الف- خيابان شهيد منتظري جنوبي
ب- خيابان 13 آبان
ج- خيابان 12فروردين
د- خيابان امام موسي صدر
هـ - بلوار شاهد
و - خيابان شهيد علي پناه (راه مغان )
3- خيابان هاي فرعي منشعب از خيابان قائم
الف- خيابان شهيد باقري
ب- خيابان شهيد نيازمند
ج- خيابان 15 خرداد
4- خيابان هاي فرعي منشعب از خيابان امام خميني (قدس سره)
الف- خيابان شهيد بهبودي
ب- خيابان حيدري
ج- خيابان سلطانيه
5- خيابان هاي فرعي منشعب از خيابان خرمشهر
الف –خيابان بعثت
ب- خيابان چمران
ج- خيابان شهيد عازم
6- خيابان هاي فرعي منشعب از خيابان دادگستري
الف- خيابان ايت الله طالقاني
ب- خيابان عدالت
ج- خيابان شهيد بهشتي
د- خيابان شهيد منتظري شمالي وجنوبي
هـ – خيابان اباذر
علاوه بر خيابان هاي فوق چندين بلوار و خيابان ديگري نيز هستند كه بيشتر جنبهي كمربندي داشته و در دست ساختمان است. از جمله:
1- خيابان 60 متري از ميدان ولي عصر به سمت ترمينال شهر
2- خيابان 60 متري از ميدان ولي عصر به سمت خيابان فاطميه
تعداد 15ميدان در شهر كاشمر وجود دارد كه عبارت اند از :
1- ميدان شهيد غلامي(شهرباني)
2- ميدان معلم
3- ميدان شهيد رجايي
4- ميدان سينا
5- ميدان شهيدمطهري
6- ميدان غدير
7-ميدان انقلاب (مركزي)
8- ميدان فاطميه
9- ميدان امام علي(ع)
10- ميدان شهيد نيازمند
11- ميدان ولي عصر
12- ميدان تازه تاسيس چهار راه قوژد
13-ميدان طالقاني
14- ميدان تازه تاسيس آزادگان(مادر)
15- ميدان نرسيده به بيمارستان مدرس
1- بلوار شهيد بهشتي در انتهاي خيابان قائم
2- بلوار شهيد مطهري انتهاي خيابان مدرس
3- بلوار جمهوري اسلامي (46 متري)
4- بلوار امامزاده سيد مرتضي
5- بلوار معلم
6- بلوار 32 متري فاطميه
7- بلوار 60 متري جانبازان
8- بلوار امام موسي صدر
9- بلوار آزادگان
10- بلوار تامين اجتماعي
11- بلوار سيد مرتضي
12- خيابان گلستان
بازار
بازار قلب شهر سنتي ايران است . بدون بازار سكونت گاهي با عنوان شهر پديد نميآيد . معمولاً بازار تمام و يا قسمتي از خيابان اصلي را تشكيل ميدهد ، خياباني كه دو دروازه اصلي ابتدا و انتهاي شهر محصور را به هم وصل مي كند. بازار تنها به عنوان يك مركز تجاري ، محل تمركز حيات جمعي ، فعاليت هاي اجتماعي ، فرهنگي ، تفريحي ، مذهبي و سياسي نيست ، بلكه با داشتن ساختمان هايي نظير مسجد ، مدارس علميه ، حمام ، هتل ها و … همانند يكپيكر جامع و كامل عمل مي كند .
از نظرساختار معمولاً بازار با سقف گنبدي آجري پوشيده مي شود . در شهر كاشمر مجموعه ي بازار درمسير دروازه هاي مهم يعني دروازه تربتحيدريه و سبزوار، تركيب اصلي شهر را تشكيل مي داده است. دو بخش اصلي شهر كهنه ، هر كدام در يك سوي راستهي بازار گسترش يافته بود : در جنوب بازار محلات مسكوني ودر شمال آن محلاتاعيان نشين و ارگ شهر قرار داشته است گرداگرد اين مجموعه را بارو و خندق فرا گرفته بود . امروزه ديگر بازار به معناي واقعي آن وجود ندارد ،بلكه مراكز عمده فروشي و خرده فروشي در خيابان هاي منتهي به مركز شهر به صورت متراكم ودر ساير نقاط به صورت پراكنده به خدمات دهي مي پردازند .مهمترين مراكز خريد وفروش در اطراف ميدان مركزي شهرو خيابان هاي مدرس ، قائم ، امام وتا حدودي 17 شهريور قرار دارند .در حال حاضر 1900 واحد صنفي در سطح شهر كاشمر به تامين نيازمندي هاو خدمات رساني به اهالي شهر و روستا مشغول هستند .
هنرهای سنتی و صنایع دستی
در مناطق مختلف شهرستان کاشمر مشاغل سنتی و هنرهای دستی هنوز تا حدودی رواج دارد. اما در میان آنها بافت قالی به ویژه در روستاها از اهمیت به سزایی برخوردار است. قالی کاشمر به واسطه مرغوبیت در بافت، نقشه و رنگ یکی از قالیهای به نام منطقه خراسان رضوی می باشد. از جمله مشاغل سنتی در شهرستان کاشمر می توان به مسگری، نجاری و آهنگری اشاره کرد. گلیم بافی، حصیربافی، گیوه دوزی و بافت قالیچه نیز از سایر صنایع دستی و هنرهای سنتی این شهرستان به شمار می آید.
سوغات و ره آورد سفر
در شهرستان کاشمر نیز بخشی از فرآوردههای صنایع دستی می توانند جزو سوغات این شهرستان محسوب شوند که از میان آنها می توان به گیوههای کاشمری، انواع حصیرها و گلیمهای الوان اشاره نمود. اما مهمترین فرآورده و سوغات کاشمر با توجه به فراوانی باغات انگور در این منطقه کشمش است که به سراسر ایران صادر شده و پس از آن زعفران نیز که کاشت آن در سالیان اخیر متداول گشته جزو سوغات این شهر به شمار می روند.
جاذبههای طبیعی
در جوار آستان مقدسه سید مرتضی (ع) پارک جنگلی زیبایی به همین نام احداث گردیده که از سالها پیش و بویژه از یکی دو دهه گذشته که طرح توسعه مجموعه سیاحتی- زیارتی سید مرتضی (ع) با امکانات مختلفی از قبیل زائر سرا، آشپزخانه، پارک امکانات سرگرم کننده و بازار به مرحله اجرا درآمده است.
از جمله یادمانهای تاریخی کاشمر یخدانی است به نام فروتقه که در ابتدای راه روستایی به همین نام قرار دارد. این اثر به عنوان عظیمترین یخدان کاشمر، در دوره قاجار ساخته شده است.
در حدود ۷ کیلومتری روستای بند قرا، یخچال طبیعی و بی نظیری قرار دارد که در تمام فصول سال پر یخ است. تا همین چند سال پیش هنوز اهالی روستاهای مجاور که از نعمت برق برخوردار نبودند، یخ مورد نیاز خود را از آن تامین می کردند.
این پدیده طبیعی در حاشیه جاده آسفالته کریز به ریوش در فاصله ۱۵ کیلومتری شهر ریوش و به فاصله ۳ کیلومتری روستای کریز واقع گردیده و دارای آبگرم معدنی با خاصیتهای درمانی است. در حاشیهٔ این مکان نیز دره بسیار با رودخانه ای پرآب، چشمه سارهای آب سرد شیرین و گوارا وجود دارد. به اعتقاد کارشناسان، این آبگرم معدنی از نظر وجود مواد شیمیایی در رتبه بالاتری از آبگرم فردوس قرار دارد.
- روستای هدف، منطقه نمونه گردشگری کوهسرخ
کوهسرخ به دلیل تنوع آب و هوایی و تفاوت ارتفاع این منطقه دارای پوشش گیاهی گوناگون و نسبتاٌ مطلوبی از جمله طاق و گز در نواحی بیابانی، زرشک وحشی در نواحی کوهستانی و گیاهان دارویی مانند گون، ریواس، خارشتری (ترنجبین)، آویشن، گل زنیا، بومادران، گل گاوزبان و ... است. همچنین این محدوده دارای روستاهای زیبا با بافت قدیمی و کوهپایه ای و پلکانی شکل نیز میباشد که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند.
آثار باستانی
در قرون و سدههای پیش، ترشیز به شکل قلعه ای مستحکم با حصار و بارویی نفوذ ناپذیر، ساکنان خود را از گزند یاغیان و مهاجمان مصون می داشت. اگرچه امروزه از آن دژ و ارگ حصین اثر برجای نمانده است اما خرابههای برجای مانده یادآور عظمت این شهر در دوره قاجار است. این بقایا با بادگیری که پس از دهها سال همچنان بر فراز آن خودنمایی میکند در ضلع شمال غربی میدان مرکزی شهر کاشمر قرار دارد.
ویرانههای موسوم به قلعه گبر حصار در شمال شرق روستای خضر بیک بخش کوهسرخ در حدود ۲۷ کیلومتری شمال غرب ریوش واقع شده و از جمله مناطقی است که از دیرباز مسکن و ماوای اسلاف اهالی کاشمر بوده است. بنابر شواهد، این قلعه از سده دوم تا پنجم هجری مورد استفاده قرار گرفته است.
- کاروانسرای حاج کاظم مدرسی
این کاروانسرا در خیابان مدرس واقع شده و بنای آن متعلق به اوایل دوران پهلوی است. مساحت این مکان حدوداٌ ۳۰۰۰ متر مربع و دارای ۱۲ حجره برای استفاده تجاری می باشد. در منظر رو به خیابان این کاروانسرا فضاهایی به صورت انبار و حجره ایجاد شده است.
- آرامگاه شهید سید حسین مدرس
بنای باشکوهی که پیکر شهید مدرس را در میان گرفته در سال ۱۳۶۳ شمسی به جای مقبره کوچک قبلی و در میان باغ وسیع و محصوری ساخته شده است. سید حسن مدرس از سادات طباطبایی قمشه اصفهان و از رجال روحانی و سیاسی دوره مشروطیت بود. وی در سال ۱۲۸۷ ش در یکی از روستاهای اردستان به دنیا آمد و بعدها به دوره دوم مجلس شورای ملی راه یافت. در سال ۱۳۰۷ ش به خواف و سپس به کاشمر تبعید گردید. این عالم ربانی سرانجام در سال ۱۳۱۶ ش در این شهر به شهادت رسید. بنای آرامگاه که از یک گنبد فیروزه ای گنبد خانه مرکزی و چهار ایوان و به اسلوب معماری عصر صفوی بنیان گردیده است.
- مدرسه علمیه حاج سلطان العلماء
از جمله مدارس علمیه شهر کاشمر، بنایی است موسوم به مدرسه حاج سلطان العلماء واقع در ابتدای خیابان امام این شهرکه در سال ۱۳۳۰ ه.ق ساخته شده است. بنای مدرسه دارای صحن مرکزی بوده و از چهار طرف توسط حجرههای دو طبقه و دو ایوان شمالی و جنوبی محصور شده است. فضای معماری مدرسه در مجموع با ایجاد ۴۰ اتاق مخصوص اقامت طلاب، مطبخ، ایوان شمالی و جنوبی، بادگیر، مدرس و ... به عنوان یکی از مدارس علمیه معروف و مطرح کاشمر شناخته می شود.
این بنا در مرکز شهر واقع شده و به استناد کتیبه آن حدود سال ۱۲۱۳ ه.ق روزگار حکمرانی عبدالعلی خان و مصطفی قلی خان میش مست همزمان با سلطنت فتحعلی شاه قاجار بنا گردیده است. مسجد جامع دارای بنایی ساده و با شکوه، صحن، ایوان، شبستان ستون دار و غرفههای پیرامون صحن می باشد. در اطراف صحن مسجد چندین غرفه آجری ساده و در ضلع جنوبی آن ایوانی با تزئینات مقرنس و دو شبستان ستون دار واقع شده است. محراب و ایوان مسجد با کاشی معرق مزین گشته است.
- باغمزار (بقعه امامزاده سید حمزه (ع) )
بقعه و بارگاهی که با زیربنای ۲۰۰۰ متر مربع مشتمل بر گنبدخانه، گلدسته ها، رواقها و ... در محل باغمزار بنا شده منسوب به مدفن سید حمزه بن موسی بن جعفر (ع) است. بنا بر شواهد این مکان در دوران صفویه بنیان گردیده و در دورههای مختلف از جمله در سالهای اخیر مرمت و کاشی کاری و بناهایی نیز به آن افزوده شده است. ساختمان و بارگاه امامزاده مشتمل بر تزیینات آن از جمله کاشیکاری ها، آیینه کاریها و ... میباشد که در سال ۱۳۹۹ ه.ق به این مجموعه الحاق شده است.
- بنای امامزاده سید مرتضی (ع)
مجموعه ابنیه جدید الاحداث واقع در ۵ کیلومتری شمال کاشمر به مزار و بقعه سید مرتضی (ع) برادرامامزاده سید حمزه (ع) و امام رضا (ع) منسوب می باشد. به استناد تواریخ کهن، وی در سده دوم هجری توسط امویان در همین مکان شهید و به خاک سپرده شد. امروزه این آستان مقدسه با زیربنای تقریبی ۱۸۰۰ متر مربع دارای بنای اصلی شامل یک ایوان ورودی کاشیکاری شده با دو ماذنه در طرفین ایوان و گنبدی فیروزه ای رنگ بر فراز آن می باشد. بنای فعلی در سال ۱۳۹۹ ه.ق توسط واقف خیر مرحوم مهندس فتحی ساخته شده است. این مکان همه روزه پذیرای خیل زائرین سید مرتضی (ع) است.
پیشینهٔ تاریخی
منطقهٔ کاشمر که در متون و منابع کهن ازآن به عنوان ترثیت یا «ترشیز» یاد شده به استناد کاوشهای باستانشناسی از گذشتههای دور تا اواخر هزارهٔ دوم و اوایل پیش از میلاد مسکون بودهاست. به استناد روایات شاهنامه و تاریخ بیهقی ۲۵۰۰ سال پیش زردشت پیامبر در این سرزمین با گشتاسب شاه ملاقات نموده و آتشکدهای در این ناحیه برپا نمودهاست. کاشمر در اعصار تاریخی به ویژه دوره پارتیان و ساسانیان جزء مناطق فرمانروایی آنان در خراسان به شمار میآمد. کاشمر در سال ۳۱ هجری بدست اعراب مسلمان فتح شد و از ان پس امرای طاهریان، غزنوی، سلجوقی، اسماعیلیه، خوارزمشاهیان، ایلخانی، سربداریه، تیموری، صفوی، افشاریه و قاجاری به ترتیب بر این ناحیه حکم راندند و تاریخ پر فراز و نشیب این منطقه را که مشحون از جنگها، شکستها، ناامیدیها، کامکاریها و پیروزی هاست رقم زدند.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
کاشمر و ترشیز پیشین، از گذشتههای دور تا کنون دچار دگرگونی و تغییر نام شدهاست. در بررسی نام این شهر به بیش از بیست نام برخورد شدهاست، که با یک جمع بندی میتوان تمامی آنها را در واژگان «کاشمر»، «ترشیز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه کرد. بدین گونه واژه کشمر، که میتواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شکلهای کیشمر و کشمار، سرانجام به گونه کاشمر در آمده و در همین صورت بازماندهاست. از سوی دیگر فرهنگ نگاران، کاشمر را گونه کامل شده «کاخجر»، «کاشخر» و «کاشغر» دانستهاند و بر این باورند، که «کاش» برگردانیده شده «کاج» است و «کاخجر»، یاد آور سرو بزرگ و سرشناس این سرزمین است. بنا بر روایتی در محلی که اکنون کاشمر خوانده میشود، بین گشتاسب کیانی و زرتشت پیامبر دیداری روی دادهاست. چون گشتاسب کیانی، دین بهی را پذیرفت، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو حکومت کیانی پی ریخت و در جلو در این آتشکده، درخت سروی را که تبار بهشتی داشت، با دست خویش کاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد. بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نیز بر گرد سرو مینوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد. کشمر در ۳۱ هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. پیروان زرتشت، که حاضر به پذیرش جزیه نبودند، در نیمه دوم سده ۸ م، در حالت جنگ و گریز، این ناحیه را ترک کردند و خود را به بندر جاسک، و دریای مکران ( دریای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دریای مکران به کرانههای گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشیز) در دو سه سده نخستین اسلام، بین امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته ۲۸۴ هـ . ق ) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله ( کشته شده ۲۶۸ هـ . ق) و ابوطلحه منصور سرکب، دست به دست گشت. در سال ۴۳۸ هـ . ق، هنگامی که حسن صباح، پیشوای اسماعیلیان، در الموت استقرار یافت، دستیار مومن خویش، حسین قاینی را، که از پیش حکومت ترشیز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به کاشمر فرستاد. در سال ۵۲۰ هـ . ق، وزیر سلطان سنجر سلجوقی، ترشیز را محاصره و چپاول کرد. ابن اثیر و یاقوت حموی، چیره گی اسماعیلیان را بر ترشیز، بین سالهای ۵۲۰ تا ۵۳۰ هـ . ق، دانستهاند. لشگریان هلاکوخان نیز در تون و ترشیز چپاول و کشتار بسیار کردند. امیران قهستان و ملوک سیستان، گه گاه ترشیز را به قلمرو خود میافزودند. سربداران نیز حکومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشیز، گسترش دادند و خواجه علی موید ( ۷۶۶- ۷۸۸ هـ . ق ) نیز که آخرین آنها بود، ولایتهای قاین، طبس، ترشیز و قهستان را به قلمرو خود افزود و این جایگاه تا سال ۷۸۲ هـ . ق، که خواجه علی به تیمور لنگ پیوست، ادامه داشت. تیمور لنگ، ترشیز را در سال ۷۸۴ هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تیموری تا اوایل سده ۱۰ هـ . ق، ترشیز را در اختیار داشتند. آخرین آنان، یعنی سلطان حسین میرزا بایقرا، تا سال ۹۱۰ هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی اوزبکها به رهبری محمد خان شیبانی، بر خراسان چیره شدند. از این زمان تا استقرار کامل صفوی، ترشیز را گاه حاکمان اوزبک و گاه سردارانی از طایفههای صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره میکردند. در اواخر حکومت شاه تهماسب، ترشیز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشیز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاکم کاشمر گردید.
اماکن تاریخی، آثار باستانی و گردشگری
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
پانویس
منابع
- لغت نامه دهخدا
- فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹
- اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران ۱۳۸۳، ص۱۰۷.
- هاشم جوادزاده، ۱۳۸۰، کتاب خراسان، ص ۱۵۲-۱۵۰، کانون آگهی ایران نوین
- میرزا عبدالرحمن مدرس – تاریخ علمای خراسان – تصحیح محمدباقر ساعدی خراسانی - نشر دیانت مشهد
- دانشوران خراسان - غلامرضا ریاضی - کتابفروشی باستان - مشهد - ۱۳۳۶
- سفرنامه خراسان و کرمان
- محمدرضا خسروی. تاریخ کاشمر). چاپ دوم، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶، ۹۶۴-۴۳۴-۰۰۷-۸، ۱۵۸.
- ایرج سعادتمند توندری. ترشیز ۱ - (نگاهی به تاریخ و جغرافیای شهرستان کاشمر). چاپ اول، مشهد: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب، ۱۳۸۴، ۹۶۴-۲۴۹-۰۵۵-۰، ۲۹۶.
- سیدحسن هاشمی - مریم آقایی میبدی - حسن عزیزی فروتقه - مریم سالاری خیابانی. جغرافیای شهرستان کاشمر. چاپ اول، مشهد: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی ضریح آفتاب، ۱۳۸۴، ۹۶۴-۲۴۹-۰21-6، 160.
- چهره ایران، راهنمای سیاحتی و مسافرتی، تهران: سازمان گیتاشناسی، ۱۳۷۴خ.
- اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران: سازمان گیتاشناسی، ۱۳۸۳خ، ص۱۰۶.
- اداره اوقاف کاشمر
- پایگاه اطلاع رسانی بنیاد ایرانشناسی
- مختصات و ارتفاع
نظرات شما عزیزان: